امام صادق علیهالسلام فرمودند:
هر کس از شما که در حال انتظار امر قیام حضرت مهدی (عج) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر میبرد.
من در کتاب «استاندار مدائن» نوشتهی آقای احمد صادقی اردستانی دربارهی زندگانی سلمان فارسی، خواندهام که از سرچشمههای علم و عرفان حضرت سلمان -سلام الله- این چهار چشمه، مهمتر بود:
چشمهی نورانیت الهی.
چشمهی رمز و راز.
چشمهی اسم اعظم خداوند بزرگمرتبه.
چشمهی الهام و حدیث.
برخی همواره از «زندگی مهدوی» میگویند و آن را «تمرینی برای زندگی در سایه ولی معصوم علیه السلام تعریف میکنند. بنده با این نگاه موافقم. با این توضیح البته: من معتقدم هماینک هم، باورمندان به ولایت امام زمان -عج- تحت زعامت امامت آن حضرت باید باشند. غیاب ایشان، مانع از ولایت مستقیم نیست. پس، یک انسان مهدوی، دست روی دست نمیگذارد تا تماشا کند که ظهور کی فرا میرسد! بلکه به قول قشنگ همین عبارت بالا خود در سایهی ولی معصوم ع به تمرین وا میدارد. اینکه هر چه تا ظهور منجی موعود عج، شکلی از قدرت و حکومت و حتی ولایت و قضاوت و پیشوایی امور دینی به خود میگیرد، مثل ولایت فقیهان و جلوداری روحانیان، همه و همه، نیابت است و وکالت. اصالت با آنِ ولایتِ عصمت است. آسیبهایی هم که در جامعه پدیدار است واقعاً هم، خیلی دستوپا گیر شده است و حتی معضل فکری آفریده و نسل نو را در حِرمان فرو برده است. خودم را فردِ منتظر میدانم و فلسفهی انتظار را در طلوع یک روز زیبا تفسیر میکنم که خورشید علم و عمل و صلاح و فلاح بر بام بشر تابیدن میگیرد و نگاه نو شکل میگیرد. این است که انتظار فرَج (=گشایشگر امور دین و مردم) جزوِ عبادات است.
امام علی -علیه السلام- فرمودند:
مَن تَوکَّلْ علَی المالِ ذَلَّ.
کسی که به مال توکل کرد ، ذلیل شد.
مَن تَوکَّلْ علَی الْعِلمِ ضَلَّ.
کسی که به علم توکل کرد، گمراه شد.
مَن تَوکَّلْ علَی العَقْلِ زَلَّ.
کسی که به عقل توکل کرد، دچار لغزش شد.
مَن تَوَکَّلْ علَی اللهِ ظَلَّ.
کسی که به خدا توکل کرد، سایه بانی یافت.
بحارالانوار، ج یک، ص یکصد و شصت و یک
منبع.