از یک دانشمند خداپرست در آمریکا پرسیده بودند مذهب میمانَد؟! پاسخ داده بود: «مذهب، پایدار میمانَد؛ چراکه بیانگر احساسات عمیق یک زندگی بهتر برای همهی انسانهاست.» ازو پرسیده بودند از دو مفهوم چپگرا و راستگرا. پاسخ داده بود: «آنهایی که میخواهند به زور سرعتِ حرکت اجتماع را تسریع کنند، چپگرا هستند.» و دربارهی راستگراها هم این جواب را داده بود: «آنهایی هستند که همه چیز را بدون تغییر میخواهند و حتی مایلند عقربههای ساعت را به عقب برگردانند.» و البته او یک پاسخ جالبی هم به مسئلهی مذهب داده بود، این: «در درون، جویای جواب باشید، فطرت الهی و نور و معرفت درون، همهی پاسخها را میداند.»
خواستم این را گفته باشم، که تا بوده، مذهب همواره در هجوم "لااُبالی"گری (=بیبندوباری و بیباکان از خدا) بوده، مهم این است درون انسان، خوب کار کند. به قول یکی از دوستان روحانی: "میزان" باشد. راستی از من مَپرسید آن دانشمند اسمش چیست؟ چون خود او اسمش را به احدی نگفت و راز ماند. کتاب «سالک صلح» او را در همین سال ( دوازده مهر هزار و چهارصد و یک ) در وبلاگ دامنهی دارابکلا معرفی کرده بودم. او -که یک زن مذهبی و خیرخواه جهانی بود- دور جهان گشت تا مردم را باز هم به خدا و اخلاق و قوانین الهی دعوت کند و دستِ خیلیها را گرفت و از پرتگاه تاریکی جهالت نجات داد. آری؛ مذهب، پایدار میمانَد و پالایش و تصفیه همیشه جزوِ جداییناپذیر هستی هست. سخن دیگرش را اینجا نوشتم.