برخی همواره از «زندگی مهدوی» میگویند و آن را «تمرینی برای زندگی در سایه ولی معصوم علیه السلام تعریف میکنند. بنده با این نگاه موافقم. با این توضیح البته: من معتقدم هماینک هم، باورمندان به ولایت امام زمان -عج- تحت زعامت امامت آن حضرت باید باشند. غیاب ایشان، مانع از ولایت مستقیم نیست. پس، یک انسان مهدوی، دست روی دست نمیگذارد تا تماشا کند که ظهور کی فرا میرسد! بلکه به قول قشنگ همین عبارت بالا خود در سایهی ولی معصوم ع به تمرین وا میدارد. اینکه هر چه تا ظهور منجی موعود عج، شکلی از قدرت و حکومت و حتی ولایت و قضاوت و پیشوایی امور دینی به خود میگیرد، مثل ولایت فقیهان و جلوداری روحانیان، همه و همه، نیابت است و وکالت. اصالت با آنِ ولایتِ عصمت است. آسیبهایی هم که در جامعه پدیدار است واقعاً هم، خیلی دستوپا گیر شده است و حتی معضل فکری آفریده و نسل نو را در حِرمان فرو برده است. خودم را فردِ منتظر میدانم و فلسفهی انتظار را در طلوع یک روز زیبا تفسیر میکنم که خورشید علم و عمل و صلاح و فلاح بر بام بشر تابیدن میگیرد و نگاه نو شکل میگیرد. این است که انتظار فرَج (=گشایشگر امور دین و مردم) جزوِ عبادات است.