سخنی از آلبرت اینشتین: یک میز، یک صندلی، ظرفی پر از میوه، یک سازِ ویالون، دیگر چه میخواهم که خوشحال باشم؟!
توضیح: سَبُعیت (حیوانیت و درنده خویی) با استسباع هم ریشه است.
از یک دانشمند خداپرست در آمریکا پرسیده بودند مذهب میمانَد؟! پاسخ داده بود: «مذهب، پایدار میمانَد؛ چراکه بیانگر احساسات عمیق یک زندگی بهتر برای همهی انسانهاست.» ازو پرسیده بودند از دو مفهوم چپگرا و راستگرا. پاسخ داده بود: «آنهایی که میخواهند به زور سرعتِ حرکت اجتماع را تسریع کنند، چپگرا هستند.» و دربارهی راستگراها هم این جواب را داده بود: «آنهایی هستند که همه چیز را بدون تغییر میخواهند و حتی مایلند عقربههای ساعت را به عقب برگردانند.» و البته او یک پاسخ جالبی هم به مسئلهی مذهب داده بود، این: «در درون، جویای جواب باشید، فطرت الهی و نور و معرفت درون، همهی پاسخها را میداند.»
خواستم این را گفته باشم، که تا بوده، مذهب همواره در هجوم "لااُبالی"گری (=بیبندوباری و بیباکان از خدا) بوده، مهم این است درون انسان، خوب کار کند. به قول یکی از دوستان روحانی: "میزان" باشد. راستی از من مَپرسید آن دانشمند اسمش چیست؟ چون ادامه مطلب...
نویسنده: ابراهیم طالبی دارابی(جمعه 101/10/9 :: ساعت 10:4 صبح)
"در حد توانستن"
کتابی شعرمانند از زنده یاد نادر ایراهیمی
کتابی از زنده یاد نادر ایراهیمی با عنوان "در حد توانستن" که سال پنجاه و هفت انتشار یافت. این اثر شعری، دعاهایی زیبا و مناجات هایی دلنشین و در عین حال دربردارندهی نقد اوضاع آن زمانه از زنده یاد نادر نیز دارد که این یکی را مرحوم "حبیب محبیان" با سرشناسه ی "خداوندا" خواند. اگر داشتن ذلیل داشتنم می کند، نَدارم کن. خدایا خوارم کن اما مردم آزارم مَکن.
مرحوم دکتر محمد مصدق برای عکس شاه شعر معروفی را علیهی او میخواند. این:
ای زبَردستِ زیرِدست آزار
گرم تا کی بمانَد این بازار؟!
پیوست: شماهایی که مرحوم مصدق را رهبر و مقتدا و اُسوهی خود میپندارید، تنافض را کنار گذارید و لااقل از شاه و بازگشت تاج و تختش دست بکشید؛ مصدق و شاه قابل جمع نیست. تناقض شاید آدم را نکُشد اما روانش را زیاد اذیت میکند. سختتان نباشد این طور دودوزه بازی! مرحوم علی اکبر دهخدا معنی واژهی دودوزه را قشنگ تعریف داد.
بیشترین تجزیه در عصر ناصرالدینشاه قاجار رخ داد. منبع
ابراهیم طالبی دارابی دامنه
جمعه دوم دی هزار و چهارصد و یک هجری خورشیدی